19 مرداد 1398 - 08:47

گوهر «جوانی» و آنچه اسلام و غرب می‌خواهند

حدود ۲۰ سال پیش بود که سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد (یونسکو)، پیشنهاد نام‌گذاری یک روز با عنوان «روز جهانی جوانان» را تصویب و ثبت کرد تا بهانه‌ای شود برای توجه دادن همه ملت‌ها و دولت‌های جهان به موضوع «جوان» و دوران جوانی.
نویسنده :
حامد حسین عسکری
کد خبر : 3659

پایگاه رهنما :

حدود ۲۰ سال پیش بود که سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد (یونسکو)، پیشنهاد نام‌گذاری یک روز با عنوان «روز جهانی جوانان» را تصویب و ثبت کرد تا بهانه‌ای شود برای توجه دادن همه ملت‌ها و دولت‌های جهان به موضوع «جوان» و دوران جوانی. روز ۱۲ آگوست (۲۱ مردادماه) با این عنوان نام‌گذاری شده و شعار آن نیز «ساختن یک دنیای بهتر، به همراه جوانان» عنوان شده است تا به گفته پیشنهاددهندگان این نام‌گذاری، از تمام کشور‌های دنیا خواسته شود که عملاً در راستای «توسعه امکانات و منابع به کمک جوانان و برای جوانان» تلاش کنند. هرچند در کشور ما روز میلاد باسعادت و آسمانی جوان رشید کربلا، حضرت علی‌اکبر (ع) با عنوان «روز جوان» نام‌گذاری شده تا با الهام از شخصیت و منش این جوان نامدار خاندان اهل‌بیت (ع)، الگویی ناب از یک جوان رشد یافته تعریف و ارائه شود، اما این مناسبت جهانی هم فرصتی است تا یک‌بار دیگر، ضمن مرور آنچه جهان غرب در عمل به جوانان تحمیل کرده یا می‌کند، درباره تفاوت‌های نگاه اسلام و غرب به نقش و رسالت جوانان تأمل شود. به بیان ساده‌تر، مدل و الگوی تعریف شده برای یک «جوان برازنده و مطلوب» در اسلام و غرب حتماً با یکدیگر تفاوت‌های اساسی و ریشه‌ای دارد که غفلت از آن، نه به نفع جوانان است و نه به نفع برنامه‌ریزان و متولیان امور جوانان.
جوانی و راه متفاوت اسلام و غرب
نگاهی گذرا به آنچه در فرهنگ اسلامی و جهان غرب درباره «جوانان» می‌گذرد، نشان می‌دهد که هر دوی آن‌ها - علیرغم تفاوت‌های مبنایی - نکاتی مشترک را درباره نیاز‌های جوانان مورد تأکید قرار می‌دهند؛ شاید بتوان «ضرورت رشد فکری و اجتماعی، رشد علمی و آموزشی و مشارکت فعال در امور» را از جمله محور‌های مشترکی توصیف کرد که هم اسلام و هم غرب درباره نیاز‌های جوانان بر روی آن‌ها تأکید کرده و می‌کنند، اما وقتی کار جزئی‌تر می‌شود و نوبت به سبک زندگی و مقصد نهایی حرکت «جوان» می‌رسد، به‌خوبی مشاهده خواهد شد که این دو عالم، دو مسیر مجزا را طی می‌کنند که به دو نقطه کاملاً متفاوت می‌رسد. نگاهی گذرا به آنچه در دنیای جوانان تجویز و به‌عنوان سبک زندگی برای آن‌ها تبلیغ می‌شود، نشان می‌دهد که دوستی‌های خارج از چهارچوب خانواده، مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و غرق شدن در فضای مجازی از جمله مواردی است که بحران افسردگی و اختلالات روانی را در میان جوانان این جوامع تشدید کرده است. از جمله گزارش سال قبل نشریه گاردین انگلیس که نشان می‌دهد، از هر ۸ نوجوان و جوان زیر ۱۹ سال انگلیسی، یک نفر به اختلالات روانی مبتلا است و از هر ۴ دختر انگلیسی، یک نفر با مصادیق اختلالات روانی درگیر بوده و نیمی از آنان اظهار کرده‌اند که حداقل یک‌بار خودکشی کرده یا به خود آسیب‌زده‌اند. دکتر مجید ابهری آسیب‌شناس و رفتارشناس اجتماعی، با اشاره به رشد بحران‌های اجتماعی میان جوانان غربی می‌گوید: «دور شدن از معیارها، ارزش‌های انسانی و معنوی فرد را از هویت اصلی خود، دور و به سمت مادیات و اختلالات گوناگون متمایل می‌کند. تنها شدن جوانان غربی و دوری از جامعه، موجب بروز معضلات و اختلالات روانی میان جوانان شده است»؛ اما در روی دیگر سکه جوانی، توصیه‌های همیشگی اسلام به «ازدواج به هنگام و آگاهانه» به همراه «پرهیز از ولنگاری در زندگی فردی و روابط اجتماعی» و نیز توصیه به «فعالیت اجتماعی مولد» است که پیش روی هر جوان روشنفکر و مشتاقی قرار دارد و سرانجام و غایت این توصیه هم مشخص است که چیست.
دو نامه به جوانان غربی برای یک هشدار
وارونه‌نمایی‌ها و تبلیغات مکرر اتاق‌های فکر غربی که تلاش می‌کنند تا ضمن تخریب وجهه اسلام ناب محمدی، الگو‌های ساختگی خود را در حوزه فرهنگ، اجتماع و سیاست به خورد جوانان کشورهایشان و جوانان دیگر کشور‌ها دهند، باعث شد تا رهبر حکیم انقلاب در دو نامه تاریخی خطاب به جوانان اروپایی در سال‌های ۹۳ و ۹۴، آن‌ها را به تأمل و تفکر در آنچه اسلام ارائه می‌دهد، دعوت کنند. ایشان در نخستین نامه خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی تأکید کردند: «من از شما می‌خواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیت، سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بی‌طرفانه را از شما سلب کنند. خواسته اول من این است که درباره انگیزه‌های این سیاه نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید و خواسته دوم من این است که در واکنش به سیل پیش‌داوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء می‌کند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن می‌گریزانند و می‌ترسانند، چیست و چه ماهیتی دارد». ایشان تأکید کردند: «من اصرار نمی‌کنم که برداشت من یا هر تلقی دیگری از اسلام را بپذیرید، بلکه می‌گویم اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به‌عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند»؛ و در نامه دوم نیز که خطاب به عموم جوانان غربی نگارش شد، باز تأکید کردند که «من از شما جوانان می‌خواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیان‌های یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید». موشکافی و پیگیری آنچه در این دو نامه بازخوانی شده، واقعیت‌های زیادی را درباره آنچه اسلام و غرب پیش روی جوانان می‌گذارند، عیان خواهد کرد.
برچسب ها: جوانان اسلام غرب

ارسال نظرات